يه روز يه آدمخوره با پسرش ميرن شکار آدم
توي راه يه خانوم لاغر رو ميبينن
پسره به باباهه ميگه بيا همينو بخوريم خيلي گشنمه
پدره ميگه نه پسرم اين همش استخونه سير نميشيم
همينجور که داشتن ادامه ميدادن ميرسن به يه خانوم چاق
پسره ميگه بابا ديگه طاقت ندارم خيلي گشنمه همينو بخوريم
پدره ميگه ببين پسرم اين زنه همش چربيه اگه بخوريمش مريض ميشيم
و به راهشون ادامه ميدن تا به يه ... گوشتالوي خوشگل و خوش گوشت ميرسن
پسره که از گرسنگي تلف شده بود گفت بابا اينو ديگه بخوريم
پدره ميگه نه پسرم اينو ميبريم خونه... مامانو ميخوريم ...